مهاجرین عشایر (خانه به دوش) قرن هاست که در مهاراشترا ساکن شده اند، اما این ایرانیان با صحبت کردن به زبان مادری،

روزنامه: تایمز آف ایندیا    

مهاجرین عشایر (خانه به دوش) قرن هاست که در مهاراشترا ساکن شده اند، اما این ایرانیان با صحبت کردن به زبان مادری، هویت خود را زنده نگه داشته اند. ابا و اجداد این خانه به دوش ها و عشایر با بستن کوله بار و حمل تعدادی وسایل آشپزخانه و چیزهای مورد نیاز برای نصب چادرها و نهادن بر روی اسب ها، مسافتی طولانی را برای رسیدن به هند طی کردند. بسیاری از آنها پس از فروش اسب ها به مباشرهای بریتانیایی ها، راجاها، مهاراجاها و نواب ها به وطن بازگشتند. اما عده ای دیگرساکن شدند و زندگی عشایری را پیشه کردند.

پس از استقلال هندوستان، برخی از این جمعیت نیز به ایالت مهاراشترا آمدند و در حومه شهرها از جمله مومبرا، کالیان، پونا و سنگلی ساکن شدند. در حال حاضرصاحب ایرانی الاصل و مستندساز رستوران محبوب "کافه چای ایرانی" در ماهیم در شهر مومبای، منصور شوقی یزدی، مستندی ساخته است که داستان این ایرانیان را در هند به تصویر می کشد. این فیلم ۱۷ دقیقه ای و غیر تجاری به زبان فارسی با نام خانه به دوش (عشایر)، با زیرنویس انگلیسی، سفری با قدمتی بیش از ۵۰۰ سال این کولی های درمانده که ساکن و به حاشیه رانده شده اند را به تصویر میکشد.

یزدی ۶۴ ساله که پدربزرگش در سال ۱۸۹۰ با پای پیاده از یزد در ایران به هند آمده بود، می گوید: «یک دهه یا بیشتر در برنامه ای بودم که با گروهی از مردمی که فارسی صحبت می کردند و کمی متفاوت از هندی ها به نظر می رسیدند هر چند که هندی بودند، آشنا شدم.» "تحقیقات بیشتر نشان داد که آنها از عشایری هستند که پس از ورود به هند، همانند سابق زندگی می کنند و به زبان فارسی قدیمی صحبت می کنند و تصمیم گرفتم فیلمی در مورد آنها بسازم.»

پدربزرگ یزدی در سال ۱۸۹۰ با پای پیاده از یزد در ایران به بمبئی آمد و شروع به فروش چای زغالی در بندرگاه آپولو کرد. وی دنباله رو پدربزرگش شد و با راه اندازی چندین رستوران و دکه از جمله رستورانی در سینما پلازا پنجم شانتارام در منطقه دادار مومبای کارش رونق گرفت. در اینجا بود که یزدی بی وقفه به تماشای فیلم نشست و تصمیم گرفت که فیلمساز شود. او می گوید: چای نشانه ای از دوستی ایران و هند می باشد و "کافه چای ایران" نمادی از این دوستی به شمار می آید.

امروزه بیشتر نوادگان این عشایر مهاجر ایران الاصل یا همان عشایر در تنگنا قرار دارند. این شهروندان هندی فارسی زبان با داشتن یک زندگی نامطلوب، دارای گذرنامه، آدهارکارت و اسناد دیگر هستند. با سواد کم و یا بدون هیچ سوادی، بسیاری از این جوانان دستفروش مواد مخدر یا معتاد بوده و یا به دلیل جراِیمی مانند سرقت های زنجیره ای، سرقت خودرو و قاچاق مواد مخدر در زندان ها بسر میبرند.

حدود ۱۵۰ خانواده ایرانی در آمبیوالی (Ambivli ) کالیان ساکن هستند. بسیاری از آنها بدلیل داشتن فرزندانی در زندان برای ماه ها، بدنام شده اند. مریم جعفر حسین، مددکار اجتماعی، تصریح کرد: بزرگترین مشکل، کمبود آموزش و پرورش است. بسیاری از آنها از طریق دستفروشی مواد مخدر وافزایش  اعتیاد بین جوانان تلاش می کنند ، همچنین به عنوان خبرچین پلیس هم  کار می کنند.» اما او معاون  سابق کمیسر پلیس  منطقه ۳ (کالیان) «سانجی یاداو» را که سعی در ایجاد بهبود شرایط در میان ایرانیان آمبیوالی داشته است را در حد اعلی ستایش میکند. یاداو  پلیس ارشد در شهر پونا است در باره عشایر و خانه به دوش ها میگوید: من در مسجد شان با رهبران اجتماع شان و والدین جلسه ای برگزار کردم. بسیاری از کودکان در مدارس شهری ثبت نام شدند در حالی که به جوانان آموزش های حرفه ای داده میشود. بسیاری از آنها مشغول به کار شده و پرونده سرقت های های زنجیره ای آنها پس از مدتی کاهش یافته است.»

شبیر محمد علی جعفری، عضو ایرانیان مجتمع رشید در مومبرا میگوید: نگرش دلسوزانه می تواند آنها را از فقر رهایی بخشد. مستند یزدی می تواند به آگاهی و کسب اطلاعات در مورد آنها کمک کند.

توضیح: متاسفانه هرحرکتی که این گروه خانه به دوش ها و عشایر ایرانی انجام دهند و هرجا سخن از سرقت آنها باشد رسانه ها از نام گروهی ایرانی استفاده می کنند. باید گفت که این عشایر بعلت فقر و تهی دستی و نداشتن سواد و ندانستن دانش احکام دینی دست به سرقت می زنند.

کد خبر 10486

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =